رنگ و وارنگه اینجا

ناخنک بزن. وبلاگم خوشمزه است

رنگ و وارنگه اینجا

ناخنک بزن. وبلاگم خوشمزه است

معانی گلها به عنوان سمبل عاشقی

در تمام کشور ها برای اینکه عاشق و معشوق بتوانند احساسات خود را به یکدیگر منتقل کنند از راههای زیادی استفاده می کنند با صحبت کردن ، نامه نوشتن ، نگاه کردن .... اما معمولترین روش استفاده از گل است .خود واژه ی گل سمبل عاشقی می باشد .اما بد نیست با نشانه های تمام گل ها قدری آشنا بشویدتا اگر موقعی خواستید احساس خود را به عاشق یا معشوق خود عرضه کنید بدانید تا چه گلی را هدیه کنید یا گلی را که هدیه گرفته اید چه معنا و مفهومی دارد:

                    

ادامه مطلب ...

شیطان

امروز ظهر شیطان را دیدم !
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت...

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند...

شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!

گفتم:...

به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟

گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟

شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی.

ماست میوه ای

توی کشورهای اروپایی ماست میوه ای بیشتر از ماست معمولی مصرف میشه بخصوص سر صبحانه .

شاه‌ توت یا توت‌فرنگی یک پیمانه
هلو و زردآلو از هر کدام دو عدد
ماست کم‌چرب یک پیمانه
عسل سه قاشق سوپخوری

طرز تهیه

ابتدا شاه‌توت یا توت‌فرنگی را با هلو و زردآلوی که هسته آن را جدا کرده‌اید درون مخلوط‌کن ریخته سپس این مخلوط که مثل پوره شده با ماست و عسل مخلوط کنید و مدت سه تا چهار ساعت در فریزر قرار دهید پس از این‌که مواد بسته شد، از فریزر در آورده و با مخلوط‌کن یا همزن بزنید تا یک‌دست شود می‌توانید این دسر را همین‌طوری میل کرده یا 24 ساعت در فریزر قرار داده تا به صورت یخ در بیاید و با تکه‌های میوه‌ تزئین کرده و میل کنید. 

 

 

گاهی از شیره خرما یا انگور و خود انگور هم برای شیرین کردنش استفاده میشه و کمی هم یخ میریزیم بعد میکس میکنیم و یا از میوه فریز شده استفاده میکنیم مثل توت ها(فرنگی - تمشک -سیاه و...) یا آلبالو. البته میشه که فقط از یک نوع از میوه های بالا استفاده کرد. اینجوری به نظرم خوشمزه تره.

روشهای سفید کردن دندانها

روشهای سفید کردن دندانها

علت تغییر رنگ دندانها چیست؟

عوامل مختلفی می تواند در تغییر رنگ دندانها تاثیر داشته باشد که از جمله آن میتوان به بالا رفتن سن، کشیدن سیگار، عوامل وراثتی، مصرف غذاها و نوشیدنی های رنگدار، رنگ باقی مانده از داروها، و تخریب های شیمیایی دندان اشاره کرد. برخی از متداولترین دلایل عوض شدن رنگ دندان مصرف دارو، قهوه، چای، و سیگار است. افرادی هم که عادت به مصرف بیش از اندازه نوشابه دارند هم با چنین مشکلی مواجه خواهند شد.

جدا از رنگ گرفتن دندانها، سه عامل مهم وجود دارد که می تواند بر رنگ دندان هر فرد تاثیر داشته باشد...
ادامه مطلب ...

ساندویچ سوییسی

مواد لازم:

نان فرانسوی بلند=1 عدد
پنیر کرافت شیشه ای=4 قاشق غذاخوری (این پنیر رو به صورت قوطی در بازار دیدم
پنیری شبیه سس مایونز هستش که در بیشتر غذاها یه مخلوط از سس مایونز همراه مقداری پنیر خامه ای رو میشه جایگزینش کرد.)
مایونز=2 قاشق غذاخوری
سس خردل=کمی
سس کچاپ=کمی
کاهو خرد شده=به مقدار لازم
خیارسبز حلقه شده=1 عدد
گوجه فرنگی حلقه شده=1 عدد
زیتون سیاه حلقه شده=4 عدد
تخم مرغ آبپز حلقه شده=1 عدد
کالباس مکعبی شده=به مقدار لازم
پنیر ورقه ای=2 عدد

طرز تهیه:


1. نان را  از وسط باز کنید.

2. یک طرف نان را با قاشق پنیر کشیده سپس طرف دیگر نان را سس مایونز کشیده و کمی کچاپ ریحته و روی کچاپ چند قطره سس خردل بریزید سپس دو طرف نان را روی هم فشار دهید تا مواد جذب هم شوند.

3. مواد مورد نیاز را لای نان گذاشته سپس پنیر ورقه ای را روی مواد بگذارید.

4. نان را در آلومینیوم پیچیده سپس به مدت 5 دقیقه در فر بگذارید تا پنیر آن ذوب شده و ساندویچ کمی گرم شود.

5. ساندویچ را از فر خارج کرده با کارد به صورت رول بریده و همراه با سیب زمینی سرخ کرده میل کنید.

دکتر شریعتی

اگر نمی توانی بالا بروی پس سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای بالا رود  

 

 

فرزانه ایرانی

وبلاگ تنهاترین

سلام به دوستان عزیزم.  

از کمک و همیاری همتون ممنونم و از اینکه وبلاگم رو با حضور گرمتون مزین میفرمایین سپاس گذارم.... 

جدی حرف زدن بهم نمیاد. ما بلد نیستیم با کلاس حرف بزنیم. شوما به بزرگواری خودت ببخش. لپ کلوم اینکه دستتون درد نکنه. 

غرض از مزاحمت اینکه میخواستم ازتون دعوت کنم تا به وبلاگ داداش آرمینم برین و مطلبی رو که میخواد توی کل دنیا بپیچه بخونین. خبریه که باعث شادی میشه اما راسته یا دروغ فقط خدا میدونه. البته من حرف داداشمو قبول دارما. اما... 

 به هر حال شاید خوندن اون مطلب خیلی از ما رو از خواب غفلت بیرون بیاره تا خودمون رو آماده کنیم و هی نگیم وقت زیاده. درسته که از صحت اون خبر مطمئن نیستیم اما تلنگر خوبیه واسه خیلی از ما. بخونین. ضرر نمیکنین.
یا علی

رنگین پوست

این شعر کاندیدای شعر برگزیده سال 2005 بود، که توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده:

وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم
وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم
وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم
و تو، آدم سفید
وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی
وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای
وقتی می ترسی، زردی، وقتی مریض میشی، سبزی
و وقتی می میری، خاکستری ای
و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟

داستان قورباغه ها

روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با
هم مسابقه ی دو بدند .
هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود .
جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند ...

و مسابقه شروع شد ....
راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند ..

 شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید :
' اوه,عجب کار مشکلی !!'
'اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند.'یا :
'هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست.برج خیلی بلند ه !'
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند ...
بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر می رفتند ...
جمعیت هنوز ادامه می داد,'خیلی مشکله!!!هیچ کس موفق نمی شه !'
و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف
...
 ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر ....
این یکی نمی خواست منصرف بشه !
بالاخره بقیه ازادامه ی بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه
کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها کسی بود که به نوک رسید !

بقیه ی قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کا ر رو
انجام داده؟
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟
و مشخص شد که ...
برنده ی مسابقه کر بوده !!!
 
نتیجه ی اخلا قی این داستان اینه که :
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید... چون
اونا زیبا ترین رویا ها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند--چیز هایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید !
همیشه به
قدرت کلمات فکر کنید .
چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره

پس :
همیشه ... 
مثبت فکر کنید !
و بالاتر از اون کر بشید هر وقت کسی خواست به شما بگه که به آرزوهاتون نخواهید
رسید !
و هیشه باور داشته باشید :من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم

زن از نظر خدا...

وقتی خدا زن را آفرید، او تا دیر وقت روز ششم کار می کرد.

یکی از فرشتگان نزد خدا آمد و عرض کرد: چرا اینهمه زمان صرف این مخلوق می کنید؟

خداوند فرمود:

آیا از تمام خصوصیاتی که برای شکل دادنش می خواهم در او بکار ببرم اطلاع دارید؟

او باید قابل شستشو باشد، اما نه از جنس پلاستیک، با بیش از دویست قسمت متحرک با قابلیت جایگزینی. او آنها را باید برای تولید انواع غذاها بکار ببرد، او باید قادر باشد چند کودک را همزمان در بغل بگیرد، آغوشش را برای التیام بخشیدن به هر چیزی از یک زانوی زخمی گرفته تا یک قلب شکسته بگشاید. او باید تمام اینکارها را با دو دست خود انجام بدهد.

فرشته تحت تأثیر قرار گرفت.

”فقط با دو دستش... این غیر ممکن است!“

و آیا این یک مدل استاندارد است؟

”اینهمه کار برای یک روز ... تا فردا صبر کن و آنوقت او را کامل کن”

خدا فرمود: اینکار را نخواهم کرد و خیلی زود این موجود را که محبوب دلم است، کامل خواهم کرد.

وقتی که ناخوش است، از خودش مراقبت می کند. او می تواند 18 ساعت در روز کار کند.

فرشته نزدیکتر آمد و زن را لمس کرد.

”اما ای خدا، او را بسیار لطیف آفریدی.“
خداوند فرمود: بله او لطیف است، اما او را قوی نیز ساخته ام.
نمی توانی تصور کنی که او چه سختیهایی را می تواند تحمل کند و بر آن فائق شود.

فرشته پرسید آیا او می تواند فکر کند؟

خداوند پاسخ داد: نه تنها می تواند فکر کند، بلکه می تواند استدلال و بحث کند.

فرشته گونه های زن را لمس کرد.

” خدایا، بنظر می رسد این موجود چکه می کند! شما مسئولیت بسیار زیادی بر دوش او گذاشته ای.“

”او چکه نمی کند.... این اشک است“ خداوند گفته فرشته را اصلاح کرد.

فرشته پرسید ”این اشک به چه کار می آید؟“

و خداوند فرمود:
”اشکها وسیله او برای بیان غم هاو تردیدهایش، عشق اش و تنهایی اش، تحمل رنجها و غرور اش است.“

این گفته فرشته را بسیار تحت تأثیر قرار داد و گفت ”خدایا تو نابغه ای. تو فکر همه چیز را کرده ای. زن واقعا موجود شگفت انگیزی است.“

آری او واقعاًشگفت انگیز است! زن تواناییهایی دارد که مرد را شگفت زده می کند. او مشکلات را پشت سر می گذارد و مسئولیتهای سنگین را بر دوش می کشد.

او شادی، عشق و اندیشه را با هم دارد. او می خندد هنگامی که احساسی شبیه جیغ کشیدن دارد.

او آواز می خواند وقتی احساسی شبیه گریه کردن دارد، وقتی که خوشحال است گریه می کند و وقتی که ترسیده است می خندد.

او برای آنچه اعتقاد دارد مبارزه می کند و علیه بی عدالتی می ایستد.

وقتی که راه حل بهتری بیابد، برای جواب دادن از کلمه ”نه“ استفاده نمی کند. او خودش را وقف پیشرفت خانواده اش می کند. او دوست پریشان حالش را نزد پزشک می برد.

عشق او مطلق و بدون قید و شرط است.

وقتی فرزندانش موفق می شوند گریه می کند. و از اینکه دوستانش روزگار خوشی دارند خوشحال می شود.
او از شنیدن خبر تولد و عروسی شاد می شود.

وقتی دوستان و نزدیکان او فوت می کنند دلش می شکند.

ولی او برای فائق آمدن بر زندگی نیرو می گیرد.

او می داند که یک بوسه و یک آغوش می تواند یک دل شکسته را التیام بخشد.

او فقط یک اشکال دارد.

فراموش می کند که او چه ارزشی دارد...