رنگ و وارنگه اینجا

ناخنک بزن. وبلاگم خوشمزه است

رنگ و وارنگه اینجا

ناخنک بزن. وبلاگم خوشمزه است

فاطیما

 

بچه های فاطیما

 

این نوشته بیان ساده ای از یک واقعه عظیم تاریخی است که در دهکده ای کوچک در کشوری کنار اقیانوس اطلس به وقوع پیوسته است. در آغاز این قرن فاطیما یک دهکده ناشناخته و محقر در کوهستانهای مرکز پرتغال بود.
اکنون نامی است که تقریبا برهمگان شناخته شده است زیرا بانوی ما در سال 1917 بر سه کودک خردسال ظاهر شد و با آنان گفتگو نمود.
واقعه از آن جا آغاز میشود که سه کودک روستایی در اطراف دهکده چشم به حقیقتی میگشایند که پس از آن در تاریخ زندگی این مردم سرچشمه یک اعتقاد عمیق میگردد...
جاسینتا هفت ساله، فرانسیسکو نه ساله، و لوسیا ده ساله کودکانی هستند که در این واقعه شرکت داشتند. انها در دهکده کوچکی به نام آل جوسترل در حدود دو کیلومتری فاطیما زندگی می کردند .مردمان ان روستا عمدتا چوپان وکشاورز بودند.
شاهد اصلی " لوسیا" است. او می گوید در سال 1916 میلادی یک سال قبل از دیدار ما با بانوی درخشنده فرشته ای بر ما ظاهر شد، سه بار این گفته را بر ما تکرار کرد:" نترسید من فرشته صلح هستم .خدایا من ایمان دارم باور دارم و عشق میورزم به تو، طلب استغفار میکنم برای آنان که باور ندارند، عشق نمی ورزند و ایمان ندارند".
فرشته دوبار دیگر بر آنان در تابستان و پاییز ظاهر شد و هر بار یک چیز را از کودکان درخواست کرد، اینکه قربانی دهند و استغفار کنند برای گناه کاران و دعا کنند برای متحول شدن آن ها... . واین سه برخورد بچه ها را برای دیدن بانوی صاحب تسبیح ـ بانویی که کودکان صادق روستا او را بعنوان بانوی صاحب تسبیح شناختند ـ آماده کرد.
در سال 1917 بچه ها دوبار نور درخشنده ای را دیدند و سپس بر بالای درختی
نور عظیمی ظاهر شد. بانویی درخشنده تر از خورشید به نام "فاطیما":
ـ نترسید نمیخواهم شما را بترسانم.
ـ شما که هستید؟
ـ من فاطمه دختر پیامبرم.
ـ شما از کجا آمدید؟
ـ من از بهشت آمده ام.
ـ از ما چه میخواهید؟
ـ من آمده ام از شما بخواهم باز اینجا بیایید بعد خواهم گفت از شما چه میخواهم.
حقانیت سخن بچه ها را ابتدا پدر و مادر آنان تایید میکردند، زیرا آنها هیچ گاه
در زندگیشان دروغ نگفته بودند.
بانوی صاحب تسبیح بعد از آن هر ماه ظاهر شد و در ششمین دیدار و در آخرین دیدار؛ او بزرگترین معجزه خود را در دیدگان 70000 نفر انجام داد.
« معــــــــجزه »
بانوی ما در ماه ژوئیه گفت : درماه اکتبر معجزه ای اتفاق خواهد افتاد وهمه گفته های شما را باور خواهند کرد. لوسیا این کلمات را برای هرکسی که از او سئوال می کردند تکرار می نمود. روز سیزدهم اکتبر فرارسید هزاران نفر ازمردم از دور ونزدیک آمده بودند همه می خواستند معجزه ی گفته شده را ببینند.
هنگام ظهر لوسیا فریاد کشید: ساکت ! بانوی ما از آنسو دارد می آید. حالت چهره ی سه چوپان تغییر کرد یک ابر سفید کوچک آنها را در برگرفت لوسیا پرسید: شما از من چه می خواهید ؟ بانو جواب داد: "من می خواهم شما یک کلیسای کوچک به یاد بود من اینجا بسازید. من بانوی تسبیح هستم هرروز با تسبیح به دعا خواندن ادامه دهید. لازم است که مردم زندگی اشان را تغییر دهند ودرخواست بخشش برای آمرزیده شدن گناهانشان بنمایند واینکه آنها ازفرامین خداوند سرپیچی نکنند، کسانیکه اکنون از یاد او بسیارغافلند" .
لوسیا پرسید: شما ازمن چیز دیگری نمی خواهید؟ وبانوی تسبیح گفت: "من چیز بیشتری ازشما نمی خواهم و با سه دوست کوچکش خداحافظی کرد."
لوسیا فریاد زد: نگاه کنید او دارد می رود.
در واقع هزاران نفر دیدند که خورشید می رقصد ومی ایستد ودوباره به حرکت در می آید . سپس چنین به نظر رسید که خورشید خود را از آسمان آزاد کرده ومی خواهد برروی جمعیت بیفتد. مردم فریاد زدند: ای مسیح ما همه خواهیم مرد، بانوی ما به ما کمک کن.
بالاخره خورشید متوقف شد، وهمه نفس راحتی کشیدند.
همه جا این فریاد به گوش می رسید: معجزه ? معجزه........
از آن پس محل مورد نظر به زیارتگاهى پرشکوه براى کاتولیک هاى سراسر جهان مبدل شد و "فاطیما" نام گرفت.
و اما شاهدان عینی واقعه رویت فاطیما:
"لوسیا" وارد زندگی مذهبی شد و خود را وقف این واقعه کرد. چون بانو به او امر کرده بود برای ترویج عبودیت مدت بیشتری را در قید حیات بماند.
"فرانسیسکو مارتو" و "جاسینتو مارتو" سه سال بعد از این واقعه بر اثر یک بیماری ریوی از دنیا رفتند، زیرا بانوی درخشنده به دوکودک قول داده بود که بزودی خواهد آمد و آن ها را با خود به بهشت خواهد برد... و سررشته این واقعه را به لوسیا سپردند که از میان آن سه بچه تنها کسی بود که هم صدای بانو را شنید هم بانو را دید و هم توانست با او سخن بگوید.
مردمان سراسر جهان و به ویژه مسیحیان کاتولیک که لوسیا را در حد یک قدیسه مورد احترام و تکریم قرار مى دادند در طول حیات او چندین بار پیش گویى هایى از او دیدند که ارزش و اعتبار این خواهر روحانى را در نزد آنها دو چندان کرد.
سر انجام " لوسیا دیانتوس " ـ آخرین بازمانده فاطیما ـ در سن 97 سالگى در صومعه کار ملیت، محلى در مرکز کشور پرتغال، در تاریخ 12 فوریه 2005 درگذشت.
برگرفته از سایت تبیان 

پ.ن: گفته می شه که بانوی دیده شده توسط این ۳ کودک مریم مقدس بوده. اما من دقیقا راجع به صحت این گفته اطلاع ندارم.

نظرات 9 + ارسال نظر
هادی شنبه 27 شهریور 1389 ساعت 12:14 ب.ظ http://pelak313.com

سلام وبلاگ خوبی داری منتظرتم بیا نظر بده

سلاااااااااااااااااام اجییییییییییییییییییییییییی جووونم
دورت بگردم
دلم برات تنگ شده بوووووووود
طولانی بود
ولی جااااااااااااااااالب

زائر69 شنبه 27 شهریور 1389 ساعت 01:32 ب.ظ http://www.zaer69.blogfa.com

سلام.

سر بی درد را

دستمال واجبست

دستمال

اگر دستمال تو

اگر دست مال تو باشد

منتظر حضورت با عجیب ترین قوانین دنیا هستم.

sh شنبه 27 شهریور 1389 ساعت 01:43 ب.ظ http://takeadetour.blogsky.com

مشکل هنگ کردن برطرف شده و مجددا می تونم بدون مشکل از مطالب قشنگ شما بهره مند شوم.

J@F@R شنبه 27 شهریور 1389 ساعت 01:57 ب.ظ http://jafarelf.mihanblog.com

Salam elnaz khanom
Mamnoon k bem sar zadio khabaram kardi
Khili ghashang bodan
Hamashonon
Jeddan migam
.'
.
.
Bazam mamnooon
Felan

عنایت شنبه 27 شهریور 1389 ساعت 02:00 ب.ظ

سلام و درود بر شما و خاندان شما!
بدینوسیله مراتب خوش آمد گویی اینجانب را پذیرا باشید !
بسی شادمان شدیم دیدیم تارنمای شما بعد از چندین روز خاموشی مجددا به روز شده است !
و بسی ناراحت که این همه مطالب جالب موجود است و وقت ما برای مطالعه اندک !
انشاالله به زودی که به دیار خودم (طهران) بازگشتم ، از تارنمای شما مجدداْ بازدید نموده و نظرات شخصی خود را در باره مطالب ارائه شده از سوی شما ارائه خواهم نمود!

در ضمن ، به زودی تارنمای ستایشگران را به عکس های خودمان در باشگاه پینت بال و رزم شبانه ای که داشتیم و همدیگر را به طرز فجیعی با تیر زدیم ، مزین میکنم . منتظر باشید !

موفق باشید و بسی شادمان و خوش !
حاج عنایت

ستایشگران - عنایت یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 06:10 ب.ظ

سلام
مطلب جالبی بود . باید بیشتر راجع بهش تحقیق کنم !
از این دست معجزات و این جور ادمهای مقدس در طول تاریخ اسلام هم زیاد بودن که کمتر کسی راجع بهشون حرفی میزنه.

sh یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 11:14 ب.ظ http://takeadetour.blogsky.com

سلام
ممنونم از این مقاله قشنگ. بعد از خوندن این مقاله دو سه ساعت در مورد این مطلب اینترنت رو گشتم. در انتهای مقاله درست نوشته اید. آن بانو حضرت مریم بوده اند که بر این سه کودک نازل شدند. مسیحیان به خاطر ظهور ایشان در این دهکده یکی از القاب حضرت مریم را our lady of fatima گذاشته اند.اما در مورد اینکه بانو خودشان را حضرت فاطمه معرفی کرده اند، فکر نمی کنم حقیقت داشته باشد. چون مقاله متعلق به سایت تبیان است و .....................(بقیشو ننوشتم خودتون حدس بزنید چی می خوام بگم)
اما در وقوع این حادثه شک و تردیدی وجود ندارد و منابع معتبر آن را تایید می کنند.
البته شنیدن نام روستا هم آدم رو به حیرت وا می دارد. فاطیما
الله اکبر

sh یکشنبه 28 شهریور 1389 ساعت 11:57 ب.ظ

در این سایت اطلاعات خوبی در مورد این حادثه وجود دراد
http://fa.wikipedia.org/wiki
وارد سایت شوید و بانو فاطیما را سرچ کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد