رنگ و وارنگه اینجا

ناخنک بزن. وبلاگم خوشمزه است

رنگ و وارنگه اینجا

ناخنک بزن. وبلاگم خوشمزه است

زاغ و روباه...

 
زاغکی قالب پنیری دید
از همان پاستوریزه‌های سفید!.
پس به دندان گرفت و پر وا کرد،
روی شاخ چنار مأوا کرد.
اتفاقاً از آن محل روباه،
می‌گذشت و شد از پنیر آگاه.
گفت :اینجا شده فشن تی وی!،
چه ویویی! چه پرسپکتیوی!.
محشری در تناسب اندام،
کشته ی تیپ توست خاص و عوام!.
دارم ام پی تریّ ِ آوازت،
شاهکار شبیه اعجازت.
ولی اینها کفاف ما ندهد،
لطف اجرای زنده را ندهد.
ای به آواز شهره در دنیا،
یک دهن میهمان بکن ما را!.
زاغ، بی وقفه قورت داد پنیر!،
آن همه حیله کرد بی تأثیر.
گفت کوتاه کن سخن لطفاً!،
پاس کردم کلاس دوم من!
نظرات 4 + ارسال نظر
sh دوشنبه 22 شهریور 1389 ساعت 03:23 ب.ظ http://takeadetour.blogsky.com

سلام
مثل اینکه اول شدم.
ممنون خیلی خندیدم.

ستایشگران - رضا دوشنبه 22 شهریور 1389 ساعت 04:13 ب.ظ http://r-and-e.blogfa.com

اخی یادش بخیر :D

بیولوژی دوشنبه 22 شهریور 1389 ساعت 09:17 ب.ظ http://biology88yazduni.blogfa.com

خیلی خوشگل بود

محمود دوشنبه 22 شهریور 1389 ساعت 11:42 ب.ظ http://bidagh.blogsky.com/

من تو این داستان همیشه طرفدار روباهه بودم،نمی دونم چرا !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد