یکی از شبهای زمستان سال ١٨٥٣ در رستوران "دریاچه ماه" در ساراتوگای ایالت نیویورک شخصی همراه شام، سیبزمینی سرخ شده سفارش داد. پس از دریافت غذا این شخص که ظاهرا "کوریلیوس وندربیلت" نام داشت، با اعتراض به این که سیبزمینیها خوب سرخ نشدهاند و چندان ترد نیستند آنها را به آشپزخانه پس فرستاد. "جورج کرام"، سرآشپز رستوران که از این انتقاد حسابی عصبانی شده بود برای تمسخر، سیبزمینیها را به نازکی کاغذ برید، به شدت به آنها نمک زد و دوباره سرخشان کرد و محصول را به این خیال که غیرقابل خوردن است سر میز "وندربیلت" برد؛ اما دستپخت "کرام" به جای یک غذای بیمصرف، یک شاهکار از آب درآمد و به همین راحتی چیپس اختراع شد. صاحب رستوران "دریاچه ماه" به زودی این خوراکی را وارد فهرست غذای خود کرد. چندی بعد "کرام" برای خود رستورانی باز کرد که سیبزمینی نازک سرخ شده را به شهرت رساند. "کرام" اسم این اختراع را به یاد رستوران اول "چیپس ساراتوگا" گذاشت. (چیپس Chips جمع Chip به معنی ورقه و لایه نازک است). به این ترتیب نام چیپس به طور رسمی وارد ادبیات غذایی شد و به زودی رستورانهای دیگر نیز شروع به عرضه آن کردند. اما این "ویلیام تاپندون" از اهالی اوهایو بود که برای اولین بار چیپس سیبزمینی را از رستوران به مغازههای خواربار فروشی برد. در سال ١٨٩٥ او فروش چیپس را به خواربار فروشیهای محل شروع کرد و وقتی کارش گرفت، طویلهاش را به اولین کارخانه چیپس سیبزمینی دنیا تبدیل کرد. کمکم مصرف چیپس آنقدر زیاد شد که در اولین سالهای قرن بیستم چند شرکت و کارخانه بزرگ برای تولید انبوه آن بنا کردند. امروزه چیپس سیبزمینی در شکلها، مزهها و مارکهای مختلفی تولید و عرضه میشود که بعضی از آنها به جای ورقههای سیبزمینی از قطعههای ریز به هم پیوسته آن استفاده میکنند.
سلام. چیه به ما سر نمی زنی.این مطلبا رو چه جوری گیر میاری
سلام
معرکه بود.
درود
خوبین؟
وبتون خیلی باحال و زیباست
موفق باشید
دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کو به قصد خون ما عهد را بشکست و پیمان نیز هم
دوستان در پرده میگویم سخن گفته خواهد شد به دستان نیز هم
چون سر آمد دولت شبهای وصل بگذرد ایام هجران نیز هم
هر دو عالم یک فروغ روی اوست گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان بلکه بر گردون گردان نیز هم
عاشق از قاضی نترسد می بیار بلکه از یرغوی دیوان نیز هم
محتسب داند که حافظ عاشق است و آصف ملک سلیمان نیز هم
حافظ
به عمری یک نفس با ماچو بنشینند بنشانند
اگه دوست دارید.
منو با نام
دوست من سلام
لینک کنید و بهم خبر بدید که با چه نامی شما رو لینک کنم
بدرود
[گل]
من شنیدم آدامس هم اختراعش عجیب بوده،توسط یه فرمانده آلمانی،در اون مورد چیزی نمی دونید؟