سراپا ساحری داری تو با چشمان جادویی
طلسمم کرده ای. آری. تو با چشمان جادویی
کشیدی پرده ی پلک از تصویری خیال انگیز
نمودی پرده برداری تو با چشمان جادویی
شنیدم بی خیالی. چون اگر حتی بمیرم من
بر ابرو خم نمی آری تو با چشمان جادویی
اجازه میدهی آیا شریک گریه ات باشم؟
بگو با یا علی آری تو با چشمان جادویی
علی صیاد رضایی
عجب دلبند سحر شعر تو گشتم/چنین سحری نمی کردی تو با چشمان جادویی
جوابیه من رو به علاوه ی سلامم به آق داداش برسونید،خیلی جالب بود